( اطلاعات جادویی ) information magick
The web for information این وب برای آشنایی دوستان در جهت کسب اطلاعات متافیزیکی و جادویی می باشد. metaphysical and magical is familiar friends.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جمعه 24 مرداد 1393برچسب:, :: 20:33 :: نويسنده : آتش

 

 

 

 

 

 

جمعه 24 مرداد 1393برچسب:, :: 20:15 :: نويسنده : آتش

اول : به ان ها عقل و اختيار داده شده بود كه هم مي توانستند اطاعت كنند و هم معصيت نمايند ولذا احتياج به راهنمايي و هدايت بيشتري داشتند ( سوره الذريات آيه 56 )

دوم : خدا آن ها را زا آتش خلق كرده بود ، به همين جهت در شرارت و شيطنت بسيار قوي بودند ( س.ره اعراف آيه 12 ) بعكس ملائكه كه از نور خلق شده بودند .

خداي تعالي بشر ار بعد از جن خلق كرد ( سوره حجر ايه 27 ) . اجنه به انسان كاري ندارند و اذيتي به او نمي رسانند اگر شما آن ها را اذيت بكنيد آن ها را خدا اجازه نمي دهد كه به شما آزاري برساننند ( بحارالانوار جلد 60 صفحه 83 ) اجنه به دو قسم تقسيم مي شوند :

يك دسته آن ها شياطين نام دارند كه كارشان اذيت و انحراف دادن بشر از صراط مستقيم است و يك دسته ديگر آن ها اجنه هستند كه به هيچ وجه آزاري به بشر نمي رسانند و كاري به كار انسان ها ندارند . كتاب « قابوس كتاب مقدس » اسماء و صفات شيطان را اين چنين نقل كرده است : 1- سخن چين 2- هلاك كننده 3- فرشته جهنم 4- رئيس ديوها 5- معصيت كار 6- ابليس 7- قاتل 8- دروغ گو 9- پدر دروغ گويان 10- دشمن 11- مار 12- اژدها .

قرآن شيطان را به نام ابليس ( سوره حجر آيه 30 ) كه نام مستعاري است مكرر ياد كرده و او را از طايفه جن مي داند ( سوره كهف آيه 50 ) و معتقد است كه خداي تعالي جن ها را قبل از خلقت انسان از شعله هاي آتش آفريد ( سوره حجر آيه 27 )

بنابراين طبعاً آن ها مورد خطاب پروردگار و مكلف به وظايفي براي پيشرفت كمالات خود هستند ( سوره جن آيات 1 تا 17) ابليس يعني كسي كه باطل را به صورت حق بر اسنان ها جلوه مي دهد و يا مايوس از رحمت خداست و شيطان يعني كسي كه بدترين شرارت ها را مي كند .

اگر مكاشفات و خواب هاي صادق داريم در مقابلش خواب ها و مكاشفات شيطاني هم بيش از ان داريم و او جسم لطيفي است كه به هر صورتي مي تواند در آيد و بعضي مي توانند او راببينند ( بحارالانوار جلد 60 صفحه 237 حديث 81 ) .

جمعه 24 مرداد 1393برچسب:, :: 19:4 :: نويسنده : آتش

در تاریخ اتفاقات بسیاری افتاده که کنکاش برای یافتن دلایل آن، امروز یکی از دغدغه‌های محققان و علاقه مندان به تاریخ به شمار می رود.کشف راز ناپدید شدن و تلاش برای یافتن گنج و ثروتهای عظیم پادشاهان یکی از جذاب ترین بخشهای تاریخ است. گنج اسپانیایی
یک دزد دریایی به نام ریش قرمز طی دو سال دزدی دریایی در سال­های 1716 تا 1718 ثروت فراوانی برای خودش ذخیره کرد. در این سال­ها همگان معتقد بودند کشوری بیشتر قدرت دارد که طلا و جواهر بیشتری داشته باشد.
اسپانیایی­ها در این مورد سرآمد دیگران بودند آنها با استخراج معادن در آمریکای جنوبی این جواهرات را در کشتی­های بزرگ به اسپانیا منتقل می­کردند.
این دزد دریایی هم با همکارانش صبورانه!! روی دریا مشغول گشت زنی بودند تا سر و کله کشتی­های اسپانیایی پیدا شود و آن وقت با سرعت به غارت کشتی می­پرداختند. نکتۀ مهم این بود که این دزد دریایی همواره جواهرات را در جایی دفن می­کرد.


این دزد دریایی بالاخره در سال 1718 دستگیر شد و با مرگش معلوم نشد که این گنج کجاست و چه بر سر آن آمد. کشتی این سارق نیز بعدها غرق شد. تا مدت­های مدید افراد متعددی به جستجوی گنج پرداختند.
حتی در سال 1998 نیز کشتی را از زیر آب بیرون آوردند اما حتی یک نشانه هم از گنج به دست نیامد. محققین حدس می­زنند که این گنج در جزایر کارائیب یا خلیج ورجینیا و یا غارهای جزیرۀ کایمان دفن شده باشد.
ثروت پرو
در سال 1820 میلادی شهر لیما از کشور پرو در معرض یک شورش عظیم و عمومی قرار گرفت به همین منظور حکام پرویی تصمیمی گرفتند که جواهرات موجود در شهر را برای دور ماندن از سرقت به مکزیک منتقل کنند. گنج­ها شامل مقادیر زیادی جواهرات به صورت سنگ، شمعدان­های طلا، مجسمۀ حضرت مریم از طلا و ظروف بسیار دیگر بود.
این گنج یازده کشتی را به طور کامل پر کرد. ویلیام تامپسون مسئول کشتی و حمل این گنج عظیم به مکزیک بود. اما غافل از آنکه در میان همراهان و کارگران کشتی، دزدان دریایی رخنه کرده­اند. پس از سرقت،دزدان تصمیم گرفتند که جواهرات را به جزیره کوکاس در اقیانوس هند برده و در آن محل نگه دارند تا آبها از آسیاب بیافتد.
تامپسون فرماندۀ کشتی هم که دیگر با دزدان همدست شده بود، به اتفاق سارقان به جزیره می­رود. اما ارتش مکزیک در تعقیب آنها وارد جزیره شد. به همین جهت دزدان به سوی جنگل­های انبوه گریختند. از آن زمان تاکنون دیگر هیچ اطلاعی از این گنج نیست. تاکنون نیز سیصد گروه به جستجوی این گنج رفته­اند اما به موفقیتی دست پیدا نکرده­اند. به همین جهت برخی مدعی‌اند دزدان دریایی گنج را در جزیره دیگری دفن کرده و سپس به این محل آمده­اند.
مدفون در گل­ها
در سال 1520 میلادی اسپانیایی­ها با خشنونت تمام تمدن کهن آزتک را از پای درآوردن در حالی که شهر به طور کامل توسط ارتش اسپانیا محاصره شده بود فرمانده آرتکها (منته زوما) به نبرد ادامه می­داد تا اینکه به شدت مجروح شد به همین جهت سربازان مدافع شهر تصمیم گرفتند جواهرات را در گوشه­ای گرد آورده و در یک زمان مناسب از شهر گریخته و جواهرات را نیز با خود ببرند. اما ورود اسپانیایی‌ها به شهر و قتل عام مردم باعث شد که آنها شتابزده تمامی جواهرات را به قعر دریاچه تزوکو بریزند. ظروف نقره و طلا و سنگ‌های گرانقیمت فراوانی در شهر ذخیره شده بود اما همه آنها به دریاچه ریخته شدند تا اگر امکانش بود روزی به آنجا بازگشته و دوباره آنها را به دست آورند. اما کسی زنده نماند و آنهایی هم که توانستند بگریزند دیگر نتوانستند به شهر باز گردند.
امروزه این گنج عظیم پس از پنج قرن هنوز دست نخورده در میان گل و لای دریاچه پنهان شده است. در سال­های اخیر تلاش زیادی برای دستیابی به این جواهرات صورت گرفته حتی یکی از رئیس جمهورهای مکزیک نیز دستور لایرویی دریاچه را داد اما اقدام انجام گرفته بی­نتیجه ماند.
گنج فرعون
موقعی که هاوارد کارتر در سال 1922 توانست محل دفن فرعون مصر به اسم توتن آمخ خاتون را پیدا کند. از کارهای هنری موجود در قبر او شگفت زده شد. در کنار قبر او یک خزانۀ نگهداری جواهرات قرار داشت که کاملاً خالی بود. بعدها کارتر حتی نقشه و کاتالوگ جواهرات موجود را نیز پیدا کرد. به همین جهت خالی بودن گنجینه وی را به فکر برد.
برای کارتر عجیب بود که چه کسانی و چگونه اقدام به این سرقت کرده­اند. زیرا مسیر دستیابی به مقبره فوق العاده پیچیده بود و یافتن مسیر از فهم انسان­های عادی خارج بود. ضمناً این همه ثروت را امکان نداشته بتوانند به راه دوری ببرند و لذا ممکن بود در همین اطراف دوباره دفن کرده باشند.
محققان به این نتیجه رسیدند که همان کسانی که محل دفن را ساخته و نیز جواهرات را در آنجا نهاده­اند، در همان سال­ها یعنی 343 تا 425 قبل از میلاد، خود اقدام به خارج کردن گنج­ها نموده­اند اما تاکنون کسی نتوانسته این گنج را پیدا کند. ولی پژوهشگران معتقدند که بالاخره این گنج در روزی روی خودش را به انوار خورشید نشان خواهد داد.
گم شدن اتاق کهربا
اما گم شدن اتاق کهربا احتمالاً یکی از عجیب­ترین گم­شدن­های جواهرات در تاریخ است. این اتاق یازده متر مربعی تماماً دیوارهایش با کهربا و انواع جواهرات و نیز کارهای هنری منحصر به فرد تزئین شده بود. این اتاق در سال 1716 میلادی برای فردریک پادشاه پروس ساخته شده و محل آن نیز در نزدیکی کاخ کاترین در سن پترزبورگ روسیه بود.
هیتلر موقعی که به روسیه حمله کرد تلاش نمود این اتاق را به آلمان انتقال دهد اما تمامی دیوارهای اتاق رو به خرد شدن رفت و لذا و تلاش کرد با چسباندن کاغذ دیواری مانع از فرو ریختن آن شود اما این اقدام هم بی­فایده بود.
لکن از سال 1941 تا 1945 دیگر کسی از این اتاق اطلاعی نداشت و پس از پایان جنگ نیز دیگر هیچکس از این اتاق و یا نشانه­هایی از آن را مشاهده نکرد.
آیا این اتاق در یکی از شهرهای زیرزمین مدفون است؟ آیا آن را آتش زده­اند؟ به هر حال تا امروز که خبری تازه از آن نیست.
اما خوشبختانه یک مدل بازسازی شده از آن امروز در کاخ کاترین وجود دارد. این اتاق اگر امروز وجود داشت رقمی معادل 142 میلیون دلار می­ارزید

 

صندوق مقدس
در طایفه باستانی بنی‌اسرائیل، صندوق گنج معروفی بود که به اعتقاد آنها در زمین مقدس‌تر از آن وجود نداشت. حاکم اصلی و مرکزی بنی‌اسرائیل، مامور این صندوق کذایی بود که طبق کتاب مقدس، برای خداوند نگهداری می‌شد. ۱۱۲ سانتی‌متر طول، ۶۶ سانتی‌متر عرض و ۶۶ سانتی‌متر هم ارتفاع این صندوق ساخته شده از جنس چوب اقاقیا بود. داخل و بیرون طلا اندود شده، نقش و نگارهای زیبای طلایی و دو مجسمه طلایی فرشته در چپ و راست صندوق، آن را از هر حیث ارزشمند می‌کرد. داخل صندوق دو تخته سنگ که روی آن ۱۰ فرمان موسی حک شده بود قرار داشت. آنها معتقد بودند این گنجینه مقدس، مردم و اموالشان را در مقابل خطرات و بلاها حفظ می‌کند. ۶۰۷ سال پیش از میلاد، بیت​المقدس که پایتخت بنی‌اسرائیل بود و این صندوق در معبد سلیمان نگهداری می‌شد، به‌وسیله بابِلی‌ها محاصره شد. در یک جنگ خونبار، بیش از یک میلیون نفر کشته و تعداد زیادی آواره شدند. ۷۰ سال بعد، وقتی بنی‌اسرائیل به شهرشان بازگشتند، اثری از صندوق مقدس پیدا نکردند. به راستی چه اتفاقی برای این صندوق و محتویات داخلش افتاده که تابه‌حال اثری از آن یافت نشده است؟ مهم‌ترین فرضیه این است که عبریان، پیش از آغاز جنگ آن را جایی مخفی کردند تا به دست بابلی‌ها نیفتد. برخی هم معتقدند که این صندوق گرانبها توسط بابلی‌ها معدوم شده است.

. گنج ریش ‌سیاه
بلک‌بِرد یا ریش سیاه، دزد دریایی مشهوری بود که تنها در طول دو سال (۱۷۱۶ تا ۱۷۱۸ ) ثروت بزرگی برای خودش دست و پا کرد. دوره، دوره چپاول طلا و نقره بود و هر کشوری طلای بیشتری داشت، قدرت‌مندتر بود. اسپانیایی‌ها در این مورد سرآمد دیگران بودند و با استخراج معادن در مکزیک و آمریکای جنوبی این جواهرات را در کشتی‌های بزرگ به اسپانیا منتقل می‌کردند و این بهترین فرصت برای ریش سیاه و دوستانش بود. آنها سر فرصت روی آب‌های اطراف اسپانیا گشت می‌زدند تا سر و کله کشتی‌های اسپانیایی پیدا شود و آن وقت به غارت کشتی می‌پرداختند. بعد هم شخصا تمام جواهرات را در جایی دفن می‌کرد. ریش سیاه دیگر حسابی برای خودش در شرارت نامی دست و پا کرده بود. طولی نکشید که بالاخره در ۱۷۱۸ دستگیر و اعدام شد. اما هیچ‌کس نفهمید که او آن همه گنج و ثروت را کجا مخفی کرد! تا مدت‌ها افراد زیادی دنبال این گنج افسانه‌ای رفتند، حتی در سال ۱۹۹۸ کشتی غرق ‌شده او را از زیر آب بیرون آوردند، اما حتی یک نشانه هم از گنج به دست نیامد. محققان حدس می‌زنند که این گنج در جزایر کارائیب یا خلیج ویرجینیا و شاید هم غارهای جزیره کایمان دفن شده باشد

جمعه 24 مرداد 1393برچسب:, :: 12:1 :: نويسنده : آتش

اولین کشف بزرگ و در واقع مهمترین کاری که ان.ال.پی کرد، کمرنگ کردن تصویرهای ذهنی است. باید پذیرفت که شخصیت ما چیزی غیر از انبوهی از تصویرهای ذهنی نیست. آنچه آموخته­ایم، هر نوع مهارتی که کسب کرده­ایم، و همه تجربه­های ما به صورت تصویرهایی در ذهن ما بایگانی شده­اند. این تصویرها از بسیاری جهات به ما کمک می­کنند. بدون این تصویرها تقریباً هیچ می­شویم. اگر این تصویرهای ذهنی نباشند احتمالاً با گیاه فرق چندانی نخواهیم داشت.

اما از سوی دیگر بعضی از این تصویرها هم ممکن است مزاحم زندگی ما شوند. در اوایل دهه ۱۹۷۰ که اصول اولیه ان.ال.پی کشف شد آن را به منظور تغییر کیفیتهای فرعی تصاویر ذهنی به کار گرفتند. پس از آن که مشخص شد که با این شیوه می­توان خاطره­ها (یعنی همان تصویرهای ذهنی) را دستکاری کرد از آن برای کمرنگ کردن یا فراموشی نسبی خاطره­های بد استفاده شد. بعدها برای رفع فوبیا، ترک عادتها و رفع وسواس­ها از ان.ال.پی استفاده کردند. این جریان هنوز هم ادامه دارد و هر روز تکنیک­های تازیه­ای برای رفع مشکلات کهنه کشف و ارایه می­شود

 

meditation-abarnoor-style.ir

جمعه 24 مرداد 1393برچسب:, :: 12:0 :: نويسنده : آتش

خاطره­های تلخ و ضربه­ها و آسیب­های روانی را اصطلاحاً « تراما » می­نامند. بعضی از این تراماها، مثلاً حوادث دردناک طبیعی، تصادفهای وحشتناک یا مرگ عزیزان ممکن است آثار بسیار بدی بر زندگی افراد بگذارند. ریشه بسیاری از ناراحتی روانی همین خاطره­های ناخوشایند هستند. این خاطره­ها ممکن است موجب ترس (فوبیا)، افسردگی، وسواس و امثال آن شوند. یک تصادف رانندگی شدید ممکن است شخص را دچار هراس از اتومبیل سواری یا رانندگی کند. سقوط از بلندی در ایام کودکی ممکن است ترس از ارتفاع را به همراه داشته باشد. کسانی که از پرواز با هواپیما می­ترسند، غالباً در یک سفر هوای به خطر افتاده­اند. خانمی که از جنس مخالف هراس داشت، می­گفت: «در سن یازده سالگی و در زمانی که داشتم به مدرسه می­رفتم، در یک کوچه خلوت پسری به من حمله ور شد. من هراسان برگشتم و خودم را به داخل منزل انداختم. پس از آن واقعه از مردها ترسیدم و تاکنون که ۳۴ سال دارم هنوز ازدواج نکرده­ام و هر وقت مردی را می­بینم که به من خیره شده است بدنم به لرزه می­افتد.» البته مشکل ایشان به شیوه رفع فوبیا که قبلاً در همین مجله تشریح شده است برطرف شد.

روان شناس خبره وقتی به موارد شدید این گونه فوبیاها برمی­خورد اولین سوالش این است که از « از چه دچار این عارضه شده­اید؟» و اگر مراجعه کننده زمانیش را به خاطر داشته باشد بی درنگ می­پرسد: « در ان زمان اتفاق خاصی افتاده بود؟ »

افسردگی­ها هم غالباً با خاطره­های بد بی ارتباط نیستند. مرگ یکی از عزیزان، مثلاً پدر، مادر، یا دوست صمیمی ممکن است تا مدتها، و گاه تا پایان عمر، شخص را افسرده کند. در مواردی که شخص به علت سیل، زلزله و یا حوادث طبیعی مشابه بخش قابل ملاحظه­ای از اموال خود را از دست می­دهد نیز چنین احتمالی وجود دارد. در بعضی از موارد، شدت اندوه و افسردگی به حدی است که ممکن است موهای شخص در مدت کوتاهی سفید شود.

وسواس­ها و وسوسه­ها هم ممکن است با خاطره­های ما مرتبط باشند. به عنوان مثال، اگر یک بار در منزل را در هنگام خروج، قفل نکرده باشید و همان بار هم به حسب اتفاق دزدی به خانه شما آمده باشد، احتمال دارد که بعد از این واقعه هر بار که از منزل خارج می­شوید، چندین بار برگردید و در را امتحان کنید تا مطمئن شوید که کاملاً قفل شده است. لازم به یادآوری است که این عوارض همیشه هم بر اثر خاطره­های هولناک پدید نمی­آیند، بلکه نوع تربیت دوران کودکی، سخنان معلمان و اطرافیان، فیلم­ها، کتابها و نظایر آنها هم ممکن است موجب ترسهای مرضی و وسواس­ها شوند. مردی را می-شناسم که بعد از تماشای فیلم « آسمانخراش جهنمی » دچار هراس از ارتفاع شده بود و نمی­توانست از طبقه سوم ساختمانها بالاتر بود. اما اگر خاطره خاصی موجب پیدایش یا تشدید این عوارض شده باشد، می­توان نتیجه گرفت که به احتمال زیاد با کمرنگ کردن آن خاطره، عوارض ناشی از آن هم بهبود می­یابد. در ضمن باید توجه داشت که این راهنمایی­ها شما را از مراجعه به روان پزشکان متخصص و معتبر بی نیاز نمی­کند، بلکه اصولاً انواع شیوه­های روان درمانی در کنار روشهای رسمی پزشکی و دارویی است که می­تواند نتیجه بخش باشد.

نحوه کمرنگ کردن:

باید دانست که هیچ خاطره­ای را نمی­توان از میان برد. خاطره­های ما همیشه با ما هستند، ولو این که آنها را فراموش کرده باشیم. خاطره­های فراموش شده هم گاهی در اثر بعضی حوادث دوباره در ما زنده می­شوند و به یاد می­آیند و همین نشان می­دهد که هر چند فراموش شده­اند، اما در واقع از میان نرفته­اند. از سوی دیگر هدف ما هم نباید این باشد که خاطره­ای را به کلی از میان ببریم. همین که آنها را کم رنگ­تر کنیم و به اعماق تاریکتر ذهن ببریم کافی است. زیرا در این صورت کمتر در دسترس هستند و آزارندگی آنها به کلی از میان می­رود. اگر خاطره­ای از میان برود بخشی از شخصیت خود هم از میان می­رود. شاهکار ان.ال.پی همین است که تصویرهای زنده، پررنگ، بزرگ، نزدیک و خود احساس را تبدیل به تصویرهایی می­کند کمرنگ و خاکستری، کوچک، دور و دیگر احساس هستند و چون تأثیرگذاری آنها اندک است، لذا شخص را آزار نمی­دهند. پس از آن باز هم آن فرد می­تواند آن خاطره را برای دیگران تعریف کند، اما دیگر دچار هیجان­های زاید، تشنج و اندوه غیر ضروری نمی­شود. بلکه با خونسردی و به طوری که انگار آن واقعه برای شخص دیگری اتفاق افتاده است آن را تعریف می­کند.

در یکی از شماره­های پیشین شیوه سریع رفع فوبیا را شرح داده­ایم. با اندک دقتی معلوم می­شود که آن نیز چیزی به جز کمرنگ کردن خاطره­ها نیست. اگر فوبیا بر اثر حادثه خاصی پدید آمده باشد، آن خاطره خاص را کمرنگ و کم اثر می­کنیم. اگر هم خاطره­ای وجود نداشته باشد و یا شخص نتواند آن را به یاد آورد، ناچار ابتدا خاطره­ای را می­سازیم و سپس آن خاطره ساختگی را کم اثر می­کنیم. متخصص ان.ال.پی ممکن است قدم دوم را به این شکل دیکته کند: «فرض کنید در کوچه خلوتی راه می­روید، ناگهان سگی را مشاهده می­کنید که به طرفتان می­آید. رنگتان می­پرد، دهانتان خشک می­شود، تپش قلبتان افزایش می­یابد، کف دستتان عرق می­کند، دست و پایتان سنگین و سر و گردنتان گرم و بی حس می­شد و فریاد می­کشید. عابری سر می­رسد و سگ را با نهیب فراری می­دهد. آنگاه آرامش نسبی پیدا می­کند … » سپس متخصص ان.ال.پی از مراجعه کننده می­خواهد تا این فیلم را در سینمای ذهن خود به صورت سیاه و سفید، کوچک، دیگر احساس و از فاصله دور مشاهده کنید. این روش رفع فوبیای هراس از سگ است

جمعه 24 مرداد 1393برچسب:, :: 11:58 :: نويسنده : آتش

بیمارستان­های جهان پر از بیمارانی است که بر روی تخت­ها دراز کشیده و در انتظار بهبود به سر می­برند. بسیاری از آنان به بیماریهای سخت و صعب العلاج (نظیر سرطان) دچارند. ممکن است پزشک به بعضی از آنان و یا همراهانشان گفته باشد که بیش از چند هفته یا چند ماه زنده نخواهند ماند. ممکن است بعضی از آنان در کمال یاس و ناامیدی دل به مرگ سپرده و ر انتظار پاره شدن رشته حیات به سر برند، اما در گوشه ذهن اغلب بیماران روزنه امیدی وجود دارد: انتظاراین که یک لحظه بعد، در یکی از آزمایشگاه­های دنیا داروی مؤثری برای درمان قطعی آن بیماری کشف شود. یا این که به علت نامعلومی ناگهان معجزه­ای رخ دهد و تمام درد و ناراحتی آنان به سرعت برطرف شود.

در شرایط سخت و دشوار، کسانی که مذهبی هستند، به خدا پناه می­برند و یا به افراد مقدس و پیشوایان مذاهب متوسل می­شوند. بعضی­ها با خود عهد می­بندند که در صورت بهبود، انسان درستکاری باشند، یا مرتباً در مساجد و یا مراکز مذهبی دیگر حضور یابند، یا مبالغ معینی به مراکز مذهبی و خیریه هدیه کنند و یا در راه خدا صدقه یا قربانی بدهند. در واقع سعی می­کنند توجه خداوند، بزرگان مذهب و پیشوایان دین (چه زنده و چه مرده) و کسانی را که ممکن است دارای نیروهای فوق طبیعی و قدرت­های نامتعراف باشند به خود جلب کنند و به این وسیله شفا یابند. آیا شفای از بیماری ممکن است؟

دانش بشری نمی­تواند پاسخ روشنی به این پرسش بدهد، اما تجربه نشان داده است که بسیاری از بمیاران به صورت شگفت آور و نامنتظره­ای بهبود یافته­اند. بعضی از شفایافتگان، مسلمان، مسیحی، بودایی و یا پیرو ادیان دیگر بوده­اند و بعضی اصولاً پیرو هیچ مذهبی نبوده­اند. نجات بعضی از این بیماران کاملاً غیر منتظره بوده و باعث تعجب پزشکان شده است. مثلاً بیماری که طبق تجربه بهترین پزشکان نمی­توانسته است بیش از سه ماه زندگی کند، ناگهان بهبود یافته و ده­ها سال پس از آن زندگی کرده است. تازه بعد از آن هم به علت دیگری دار فانی را وداع گفته است.

پزشکان و پرستاران و به طور کلی کسانی که در بیمارستان­ها خدمت می­کنند به خوبی می­دانند که بیماران شاد و آنان که شور و شوق ادامه حیات در آنها قوی است، معمولاً زودتر بهبود می­یابند. یعنی اثر حالت روانی در بهبود بیماریهای جسمی امر مسلمی است. مدت­هاست که کسانی سعی کرده­اند با شیوه­های خاص روان شناسی به جنگ بیماریهای صعب العلاج بروند وباید گفت کوشش­های آنان چندان هم بی­ثمر نبوده است.

آقای دیپک چاپرا هورمون شناس هندی الاصل آمریکایی (که در ترجمه­های فارسی به نام دیپاک چوپرا معروف است) یکی از افرادی است که در این زمینه کار کرده است. وی در کتاب « شفای کوانتومی » موارد مستند فراوانی را ذکر کرده است که همه از پرونده­های پزشکی استخراج شده­اند. این کتاب، داستان کسانی است که به مراحل پیشرفته و خطرناک بیماری سرطان رسیده­اند، ولی به ناگهان شفا یافته­اند، در حالی که پزشکان از آنان قطع امید کرده بودند.

دیپک چاپرا در مورد سرطان پوست، پس از ذکر دلایل و شواهد بسیار نتیجه می­گیرد که این سرطان را خود بدن ایجاد می­کند و دلیلی ندارد که خودش هم نتواند آن را برطرف سازد.

استفاده از شیوه­های روان شناسی دیپک چاپرا و همفکرانش آسایشگاه­هایی را برای شفای بیماران سرطانی لاعلاج تأسیس کرده­اند. در این مکانها برای بیماران فراهم کنند و در ضمن به تقویت روحیه آنان بپردازند. ضمناً شیوه­های خاصی را هم به امید شفا یافتن آنان به کار می­گیرند. به عنوان مثال ممکن است از یبمار سئوال شود که نیروی دفاعی بدن خود را به چه صورت در نظر مجسم می­کند، و او فرضاً پاسخ دهد: « به صورت لشکری از کوسه ماهی­های بسیار کوچک. سپس از او می­خواهند تصویری را در نظر مجسم سازد که در آن کوسه ماهی­های کوچک به بافت­های سرطانی او حمله کرده آنها را از بین می­برند. این تجسم باید هر روز یکی دو بار و هر بار مثلاً به مدت بیست دقیقه انجام شود. این کار به شکل مراقبه و در محیطی انجام می­شود که هیچ سر و صدای مزاحمی در آن نیست و نور آن نیز ملایم و به اندازه است. بیمار چشمان خود را می­بندد و در حالت نیمه خلسه تصویر را در نظر مجسم می­کند. تصویر مورد نظر همان چیزی است که بیمار قبلاً در نظر داشته و با چهارچوب ذهنی و انتظارات او مطابق است. مثلاً ممکن است وی گلبولهای سفید خون خود را به صورت توده ابر مانند سفید رنگی مجسم کند که در اطراف بافت سرطانی جمع می­شوند و به نابود کردن آن بافتها می­پردازند.

نباید پنداشت که این شیوه روی همه کس و صددرصد مؤثر است. اما ظاهراً کسانی بوده­اند که این برنامه را فرضاً به مدت دو سال همه روزه اجرا کرده و سرانجام شفا یافته­اند. بعضی هم در زمان کوتاه­تری به نتیجه دلخواه رسیده­اند. باید دانست که پزشکان اصولاً متکی به این گونه روشها نیستند و این نوع درمانها را با دید بدبینانه می­نگرند. خود آقای چاپرا هم مدعی چیزی نیست. وی می­گوید: « ما ادعا نمی­کنیم که راه قطعی و صددرصد مؤثری برای درمان سرطان یافته­ایم، اما می­گوییم که بعضی از بیماران از این روشها نتیاج مثبت و شگفت انگیزی گرفته­اند. »

از آنجا که شیوه آقای دیپک چاپرا بر اساس تصویرسازی ذهنی است، لذا می­توان آن را جزو شیوه­های ان.ال.پی به حساب آورد. اما شیوه­های دیگری هم توسط کارشناسان ان.ال.پی ارایه شده است که در این جا به یک مورد آن اشاره می­کنیم.

شیوه خانم دکتر آندریاس

خانم دکتر کنیره آندریاس از محققان و کارشناسان بزرگ ان.ال.پی زمان حاضر است. وی در دانشگاه کانزاس و دانشگاه کلرادو در زمینه روان شناسی بالینی تحصیل کرده و سپس موفق به اخذ درجه دکترای روان شناسی از دانشگاه نورث سنترال ایالات متحده شده است.

خانم دکتر آندریاس از سال ۱۹۷۷ مؤسسه آموزشی مستقلی را با همکاری همسرش آقای استیو آندریاس پی ریزی کرد. همکاری این زن و شوهر از آن تاریخ تاکنون همچنان ادامه دارد. آنان سالهاست که سمینارهایی را در زمینه ان.ال.پی برگزار می­کنند. این زن و شوهر هر یک به تنهایی کتابهایی را در زمینه روان شناسی نوشته و کتابهایی را هم مشترکاً کار کرده و در مؤسسه انتشاراتی خودشان منتشر ساخته­اند. از جمله کتابهای مشترک ایشان، کتاب « کاربرد روان شناسی در زندگی عادی » است که خوشبختانه ترجمه فارسی ان نیز در بازار ایران موجود است. بیشتر کتابهای آقایان بندلر و گریندر توسط ایشان ویرایش و منتشر شده است.

برای شفای از بیماریهای صعب العلاج، شیوه­ای توسط خانم دکتر آندریاس ابداع شده است. ایشان که خود دچار نوعی بیماری مزمن بوده است تصمیم می­گیرد که به کمک دانش ان.ال.پی شیوه­ای را پدید آورد و آن را روی خود آزمایش کند. روش وی روی خودش مؤثر واقع می­شود و او پس از سالها از یک یبماری مزاحم رهایی می­یابد. سپس تصمیم می­گیرند این شیوه را در سمینارهای خود روی دیگران نیز آزمایش کنند .

این شماره واتس اپ و تلگرام هست :. 09389958943

و اینم وب سایت :

 meditation-abarnoor-style.ir

جمعه 24 مرداد 1393برچسب:, :: 11:55 :: نويسنده : آتش

ریکی  یک واژه ژاپنی است . این واژه به انرژی اطراف اطلاق می شود . ری به معنی آگاهی هوشمند است و کی به انرژی درونی گفته می شود . در واقع در زبان چینی به کِی  / چِی گفته می شود . این سبک یک سبک زیباست که بر روی انرژی موجود در اطراف کار میکند . در این سبک بر خلاف یوگا و بسیاری از سبک های دیگر شما قادر خواهید بود بعد از چند ماه مثلا ٥ ماه بعد انرژی درمانی کنید .

 

 

Reiki is a Japanese word. This term refers to the energy around. Ray is smart means knowing who is called the internal energy. In fact the Chinese Ki / Chi is said. This style has an elegant style that works on energy around. In this style, unlike many other styles of yoga, and you'll be able to use energy therapy after a few months maybe 5 months later

 

این شماره واتس اپ و تلگرام هست :. 09389958943

و اینم وب سایت :

 meditation-abarnoor-style.ir
پنج شنبه 16 مرداد 1393برچسب:, :: 11:43 :: نويسنده : آتش

مدیتیشن وسیله ای برای رسیدن به آرامش . هرچقدر افراد در مدیتیشن عمیقی فرو بروند چیزهای عجیب و خاصی می بینند . عمیق شدن در مدیتیشن به اعتقادات فرد هم مربوط است . هرچقدر افراد به خدا اعتقاد بیشتری داشته باشند پیشرفت بهتری از لحاظ روحی خواهند داشت . سبک های مدیتیشنی زیادی وجود دارد . بعضی از آن ها مثل ریکی و یا ابرنور  و یا یوگا است . درمانگری گسترده ( مگنیفاید هلینگ ) نیز یکی از آن هاست . بعضی از آن ها فقط با صوت کار میکنند و بعضی فقط حرکتی هستند . 

 

Meditation means to achieve peace. The more people go into deep meditation and wonderful things are certain. Deep in meditation is connected to one's convictions. The more people who believe in God have more progress will be better mentally. There are many styles of meditation. Some of them, such as Reiki, or Yoga or Abrnvr. Extensive therapy (Mgnyfayd Hlyng) is also one of them. Some of them just sound work and some are just a gesture

 

 

 

 

 

این شماره واتس اپ و تلگرام هست :. 09389958943

 

 

 

 

چهار شنبه 15 مرداد 1393برچسب:, :: 20:59 :: نويسنده : آتش

 

چهار شنبه 15 مرداد 1393برچسب:, :: 20:59 :: نويسنده : آتش

 

 

 

 

چهار شنبه 15 مرداد 1393برچسب:, :: 20:56 :: نويسنده : آتش

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان magick و آدرس alirezam921.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 37
بازدید دیروز : 49
بازدید هفته : 192
بازدید ماه : 417
بازدید کل : 89878
تعداد مطالب : 87
تعداد نظرات : 50
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


1